آوای هستی

آنچه اصل است، از دیده پنهان است. آنتوان دوسنت اگزوپری

آوای هستی

آنچه اصل است، از دیده پنهان است. آنتوان دوسنت اگزوپری

از سهراب سپهری



ladan1984


چرخ یک گاری در حسرت واماندن اسب...


اسب در حسرت خوابیدن گاریچی...

مرد گاریچی در حسرت مرگ...

HealthMap

HealthMap

HealthMap

See an interactive map showing worldwide cases of H1N1 influenza. From HealthMap.


ladan-b

سکه های پادشاهی ساسانی

سکه های پادشاهی ساسانی


Coin of Ardashir I.


اردشیر اول

(241-224)








Coin of the Sassanid king Shapur I. Römisch-Germanisches Zentralmuseum, Mainz (Germany). Photo Marco Prins.

شاپور اول


(272-241)









Coin of Ardashir II (or Hormizd I).


هرمیزد اول ( اردشیر دوم )

(273-272)


باقی تصاویر در ادامه مطلب



ادامه مطلب ...

در باب موسیقی آذربایجان و رقصهای آذری- باکویی

لزگی: رقص رزمی بزمی آذربایجان/ زبان اصلی مردم داغستان روسیه

لزگی همان موقعی که با نام لزگینکا مشهور شده است، تحت نام رقص مردم لزگی نوشته شده است. مراسم رقص لزگی دارای چندین حرکت آرام و تند است. آهنگ آن ریتمیک، متحرک و سبک است که ابتدا با جهش‌های آرام‌آرام شروع شده و بعداً ضرب آن زیادتر شده و در پایان به ریتم تند تبدیل می‌شود.

همراه با رقص‌ لزگی سه نت چهار تایی نواخته می‌شود که گویند همان بالة مشهور آذربایجان است و همچنین حرکات موزون ناز اِل‍َما (ناز نکن) و کوراوغلی (قهرمان مبارزه با ظلم و ستم) توسط هنرمندان آذری و با حرکاتی تند و گاه آرام که بلافاصله با چرخش سریع تغییر ریتم داده و چرخ‌ها و پرش‌ها با نوای سرنا و دهل او این حرکات نشست و برخاست، حرکات مخصوص دست و پنجة پا نماد و نهادی برای آن قوم و ملیت‌اند به عنوان نمونه:

ـ روی پنجه پا می‌ایستند سپس قدرت را از نوک پا می‌گیرند و به طرف سینه می‌کشند و آن را داخل سینه می‌کنند که علت ایستادن روی پنجه داشتن قامتی کشیده و سرعت عمل بالا می‌باشد و همچنین جلو بودن سینه نشانگر سپر برای دفاع از خاک و ناموس می‌باشد.

ـ شکم را داخل می‌کشند و سینه را جلو نگه می‌دارند.

ـ دست‌ها را باز و سر را بالا نگه می‌دارند و به طرف جلو نگاه می‌کنند که دست‌های باز نشانگر سپر برای دفاع از خاک و نشانة آزادی و تمایل به پرواز است.

ـ سر را بالا نگه می‌دارند تا نشان دهند ملتی همیشه سربلند هستند.

ـ طریقه نگه داشتن دست‌ها بدین صورت است که در سه زاویه مختلف حتماً باید نود درجه باشد.

این رقص با لباس‌های خاص و بسیار شکیل (اغلب مشکی و قرمز) در رنگ‌های گوناگون با چکمه براق تا زیر زانو و با کلاهی از پشم سپید، همراه با بالاپوشی سبک و چسبیده به بدن و شلواری تنگ و چسبان و مناسب برای هرگونه حرکت آغاز می‌شود. این رِنگ‌ها از نظر عاطفی خاصیت روانی و تأثیر درونی نقش اساسی دارند به عنوان نمونه:

رنگ قرمز دارای کشش و قدرت انرژی زیاد است. مثبت و متجاوز و تهییج‌کننده است، موجب افزایش کشش عضلانی بدن می‌شود و این برای تحرک زیاد لزگی بسیار مناسب است. محرک اراده برای پیروزی و مظهر حیات و زندگی است (به منظور دفاع از سرزمین) محتوای عاطفی رنگ قرمز آمال و آرزوهاست. روان‌شناسان شکل رنگ قرمز را مربع می‌دانند و صدایی شبیه به ترمپت دارد و بلند و از نظر موسیقی گام ماژور را دربرمی‌گیرد، قرمز را به عنوان رنگ اصلی و رنگ استاندارد معرفی می‌کنند، رنگ سیاه را افراد کمال‌طلب، رمزآلود و شیک‌پوش و برعکس سفید را افراد خاکی دارای اخلاص و اعتدال دربر دارند و رنگ سیاه را سمبل پوشیدگی اختفا، رازداری، ابهام، ترور، حیا و حجب، شکنجه و... می‌دانند، پس هریک از این رنگ‌ها درخور معنا و مفهومی هستند.

لزگی از جانب مردان به صورت انفرادی و یا از طرف زنان به شکل دونفره اجرا می‌شود، حضور زنان و مردان در کنار هم نشانه‌ای است که به یک اندازه در آینده مؤثر هستند. زمانی که از جانب دو نفر مرد اجرا می‌شود به مسابقه‌ای تبدیل می‌شود که در آن چابکی و سایر مهارت‌های رقاصان را به نمایش می‌گذارد اکثر اوقات با شمشیر و یا چوب همراه است که نشانة مردان دلیری است که در حفاظت از قلمرو و ایل مصمم و توانایند و یا به صورت انفرادی و گروهی اجرا می‌شود که رقص دسته‌جمعی در کنار هم نشانگر آن است که تمامی اعضا در برابر هر عامل خارجی متحد و یک‌پارچه‌اند و در حفظ داشته‌های فرهنگی یکدل و مصمم.

میزان موسیقی لزگی ۶/۸ و تمپو آن ۲/۳ است.


باقی متن را ادامه مطلب بخوانید

 

ادامه مطلب ...

سلطان موسیقی پاپ- ویگن


TOORE MAHIHA-VIGEN


http://sharemation.com/mahmood2004/Viguen.jpg


دانلود ترانه تور ماهیها از ویگن


http://www.4shared.com/file/14405525...E_MAHI_HA.html


http://www.mediafire.com/?3j1fd1ezm1x



متن ترانه


مثال تور ماهیها

تار دلم ز هم گسسته

می خوام بگیرم دامنت

با این دو دست پینه بسته

دلم میون سینه ام در خون نشسته

مثال قایقهای پیر در هم شکسته

دل ز دستم گله داره

من ز دست دل شکایت

نتوانم پیش یارم

غم دل کنم حکایت

ای آسمون بی ستاره

با دل من کن مدارا

بر هم نزن دیگر دوباره

آشیون مهر ما را


از سزار وایه خو

هر یک از استخوانهایم از آن دیگری است؛
و شاید که آنها را دزدیده ام...
و فکر می کنم اگر من به دنیا نیامده بودم
شاید فقیر دیگری می توانست قهوۀ خود را بنوشد...

در این ساعت سرد هنگامی که زمین،

بوی غبار انسانی را می دهد و چنین غمگین است،

ای کاش می توانستم بر تمامی درها بکوبم

واز کسی، نمی دانم چه کس، تقاضای بخشایش کنم

و برایش نان های کوچک تازه بپزم

اینجا

در تنور قلبم

...

 (سزار وایه خو)