آوای هستی

آنچه اصل است، از دیده پنهان است. آنتوان دوسنت اگزوپری

آوای هستی

آنچه اصل است، از دیده پنهان است. آنتوان دوسنت اگزوپری

داد خواست

از همه سو

از چهار جانب

از آن سو که به ظاهر مه صبحگاه را

ماند سبکخیز و دمدمی

و حتی از آن سوی دیگر که هیچ نیست

نه له له تشنه کامی صحرا

نه درخت و نه پرده ی وهمی از لعنت

خدایان-

از چهار جانب

راه گریز بر بسته است.

درازای زمان را

با پاره ی زنجیر خویش

می سنجم

و ثقل آفتاب را

با گوی سیاه پای بند

در دو کفه می نهم

و عمر

در این تنگنای بی حاصل

چه کاهل می گذرد!

قاضی تقدیر

با من ستمی کرد.

به داوری

میان ما را که خواهد گرفت؟

من همه ی خدایان را لعنت کرده ام

همچنان که مر ا

خدایان.

و در زندانی که از آن امید گریز نیست

بداندیشانه

بی گناه بوده ام.

 شاملو